دعوت علم‌الهدی و صدیقی تقوی الهی در سایه شکم خالی مردم/ ایهاالناس! مراقب خودتان باشید

گسترش فقر در جامعه ایران در حالی بیش از همیشه دیده می‌شود که امامان جمعه از جمله علم‌الهدی و صدیقی مردم را به تقوی الهی دعوت می‌کنند!

عصر ایران نوشت: در هفته اخیر، ۲ خبر جامعه ایران را تکان داد: اولی حمله زورگیرها به یک دانشجو در تهران بود که به مرگ دلخراش او منجر شد و موجی از تاثر را برانگیخت. دومی نیز پرتاب شدن یک دختر جوان از روی پل عابر پیاده بود که بعد از حمله دو زورگیر به او رخ داد و به شکستگی های وسیع در بدن او منجر شد.

درست در همین بحبوحه بود که دادگستری پیامک داد که مردم برای جلوگیری از سرقت، پنجره های طبقه اول را با نرده بپوشانند. پلیس هم این هشدار را روی گوشی های مردم فرستاد: برای جلوگیری از سرقت از نمایش موبایل در ملأ عام خودداری کنید.

واقعاً چه شده است که جرم و جنایت در جامعه کنونی ایران چنان فزونی گرفته که نهادهای پلیسی و قضایی، دست به دامن خود مردم شده اند که ایهاالناس! مراقب خودتان باشید؟

بیایید به جای حاشیه بافی برویم سراغ اصل مطلب: مردم فقیرتر شده اند و مردمان تهیدست و شکم خالی برای قوت لایموت، ممکن است دست به هر کاری بزنند و چه نیکو گفته اند نیاکان خردمند ما که “شکم گرسنه دین و ایمان ندارد” ؛ حالا  علم الهدی و کاظم صدیقی و امثال آنها هر جمعه مردم را به تقوای الهی دعوت کنند!

آمار رسمی جمهوری اسلامی هم نشان می دهد هرگاه تورم در ایران افزایش داشته، جرم و جنایت هم همراه آن بالا رفته و با کاهشی شدن تورم، پایین آمده است. نه فقط سرقت که حتی نزاع های خیابانی هم نسبت مستقیمی با تورم دارد؛ کسی که آهی در بساط نداشته باشد، تابی هم در روان ندارد و به کوچک ترین محرک بیرونی، هیجانی ترین و تندترین واکنش ها را نشان می دهد و این گونه می شود که طی فقط یک دهه نزاع بین هموطنان ۱۰۱ و سرقت ۶۷۷ درصد افزایش می یابد و آیا جز فاجعه و فلاکت نامی می توان بر این وضعیت هولناک ناشی از فقر گذاشت؟

به نمودار زیر نگاه کنید: با روی کار آمدن حسن روحانی، بهبود در روابط خارجی حاصل شد و برجام شکل گرفت؛ در نتیجه تورم به کمترین میزان خود رسید و درست به موازات آن، جرم سرقت نیز کاهشی شد. خط و نشان های ترامپ که آغاز شد و در نهایت از برجام بیرون رفت، تورم نیز به عنوان تابعی از سیاست خارجی، بالا رفت و سرقت نیز شانه به شانه اش رشد کرد.


این نشان می دهد که کوچک ترین اتفاق منفی در سیاست خارجی، می تواند در زندگی هر کدام از ما به قاپیده شدن موبایل مان یا سرقت خانه مان ترجمه شود یا ما را درگیر یک دعوای پیش پا افتاده خیابانی کند یا حتی به کام مرگ بفرستد.

اقتصاد ضعیف و ناکارامد، فرصت های درآمدی افراد را محدود و بعضاً به طور کامل مسدود می کند و اینجاست که نظریه “فرصت های نامشروع”* عملیاتی می شود که می گوید: وقتی در جامعه ای فرصت های مشروع کم می شود، افراد به فرصت های نامشروع متوسل می شوند؛ قانون نام این فرصت های نامشروع را “جرم” گذاشته است: سرقت، قاچاق، نزاع، قتل و … .

تجربه تلخ “فرصت های نامشروع” که ایران امروز ما در حال سپری کردنش هست، بارها و بارها در جوامع دیگر رخ داده است. ونزوئلا وقتی عنوان بالاترین نرخ قتل در جهان را به خود اختصاص داد که صدرنشین تورم جهانی شد، در آرژانتین ۲۰۲۳ که تورم به صد در صد رسید، پدیده عجیب حملات گروهی به سوپرمارکت ها شکل گرفت و وقتی اصلاحات اقتصادی شد و تورم فروکش کرد، دیگر گزارشی از این حملات به دست پلیس نرسید، یکی از نقاط اوج سرقت های مسلحانه در آمریکا به سال ۲۰۰۸ مربوط می شود و این، دقیقاً همان سالی است که ایالات متحده در حال سپری کردن یکی از بزرگ ترین بحران های مالی بود. در سال های دورتر و در آلمان دهه ۱۹۲۰ ، تورم چنان عرصه را بر مردم تنگ کرده بود که سرقت مواد غذایی، روشی متداول برای سیر کردن شکم خود و اعضای خانواده بود.

بنابراین، پاسخ این سوال که چه باید کرد کاملاً مشخص است: برای کاستن از آمار جرم جنایت، سنگین تر کردن قفل ها، افزودن دوربین ها، بالا بردن تعداد پلیس ها و صادر کردن احکام قضایی سنگین تر، هرگز راهکارهای اصلی و نهایی نیستند. باید سرچشمه را اصلاح کرد و آن اقتصاد است و کیست نداند که اقتصاد امروز ایران، تشنه ای است که آب حیاتش در بهسازی روابط خارجی است.

مادام که اقتصاد ایران ، برکه ای جدا از دریای اقتصاد جهانی بماند، بهترین برنامه ها و مدیران نیز حداکثر در حد همین برکه محدود کارایی خواهند داشت و حال بماند که برکه منفک، روز به روز به باتلاق شدن و خشکیدن نزدیک می شود.

آبراه های اتصال به دریای اقتصاد بین المللی که گشوده شود، با مدیریت درست، فرصت های مشروع مجدداً شکل می گیرند و رشد می کنند و انسان ها مجبور نخواهند بود معیشت خود را در فرصت های نامشروع جست و جو کنند و راحت تر تقوا پیشه خواهند کرد و چه خوب است توصیه کنندگان هفتگی به تقوا، حکومت را نیز سفارش کنند به مهیا سازی زمینه های تقوا که اگر مهیا شده بود، ای بسا دانشجوی فقیدمان هنوز زنده بود و دختر رنجورمان مجبور نبود روی ویلچر بنشیند.

دیگر مطالب
ثبت نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.