خبر روزنامه اسرائیلی از حمله نظامی آمریکا به ایران

روزنامه اسرائیلی هاآرتص نوشت: ترامپ و دستیارانش به نخست وزیر اسرائیل گفتند که فعلا قصد حمله نظامی علیه تهران را ندارند.

انتخاب به نقل از یوسی ملمن در روزنامه اسرائیلی هاآرتص نوشت: در بحبوحه جنجال‌های هفته گذشته بر سر پیشنهاد ترامپ برای انتقال ساکنان غزه به کشور‌های دیگر – که مورد تأیید بنیامین نتانیاهو قرار گرفت و با استقبال جناح راست افراطی اسرائیل مواجه شد – یک نکته مهم نادیده گرفته شد.

همیشه هدف این بوده است که امسال سال مهمی برای برنامهٔ هسته‌ای ایران باشد. ده سال پس از انعقاد توافق هسته‌ای ایران (که به‌طور رسمی «برنامه جامع اقدام مشترک» نامیده می‌شود)، قرار بود مرحله فراغت مسئلهٔ هسته‌ای ایران با پایان محدودیت‌ها و تحریم‌های عمدهٔ هسته‌ای رقم بخورد. اما توافق هسته‌ای آن ده سال را به عنوان دهه‌ای می‌دید که برنامهٔ هسته‌ای ایران به شدت محدود شده و تلاش‌های تحقیق و توسعهٔ آن مهار گشته و توانایی گسترش زیرساخت‌های هسته‌ای تهران از بین برود.

در ادامه این مطلب آمده: نخست‌وزیر اسرائیل در جبهه‌ای دیگر، یعنی ایران، از سوی دولت آمریکا ضربه سختی خورد.

ترامپ و دستیارانش در دیدار‌های خود با نتانیاهو در واشنگتن به‌وضوح اعلام کردند که ایالات متحده حداقل در حال حاضر قصد ندارد حمله نظامی علیه ایران انجام دهد. در عوض، رئیس‌جمهور آمریکا با صدور یک فرمان اجرایی، تحریم‌های سختی علیه ایران اعمال کرد که هدف اصلی آن ضربه زدن به صادرات نفت این کشور بود – منبع اصلی درآمد تهران.

ایران و دور زدن تحریم‌ها

تهران علیرغم تحریم‌های دوره ریاست‌جمهوری جو بایدن، همچنان توانسته بود بدون دشواری زیاد به صادرات نفت ادامه دهد، به‌ویژه به چین. بخشی از درآمد‌ها برای تأمین مالی گروه‌های [متحد]ایران مانند حزب‌الله، حماس، حوثی‌ها در یمن، شبه‌نظامیان شیعه در عراق و متحدش اریتره در ساحل دریای سرخ صرف شده است.

ایران برای دور زدن رژیم تحریم‌ها، ناوگانی موسوم به «ناوگان سایه» متشکل از صد‌ها نفتکش ایجاد کرده است که تحت پرچم‌های خارجی شناور هستند. این کشتی‌ها نام خود را به‌سرعت تغییر می‌دهند و شرکت‌های بیمه را که مسئول پوشش کشتی‌ها، خدمه و محموله‌ها هستند، فریب می‌دهند.

دولت بایدن اقدام چندانی برای ردیابی این نفتکش‌ها، افشای آنها یا اعمال فشار مستقیم یا غیرمستقیم بر کشور‌هایی که در این امر دخیل بودند، انجام نداد. در عوض، یک سازمان غیردولتی آمریکایی به نام «اتحاد علیه ایران هسته‌ای» – به رهبری جب بوش، فرماندار سابق فلوریدا و برادر جورج بوش رئیس‌جمهور پیشین – این مأموریت را بر عهده گرفت.

اعضای این گروه، که شامل مقامات سابق اطلاعاتی و وزارت خارجه آمریکا و همچنین چهره‌های پیشین موساد مانند تامیر پاردو و زوهر پالتی بودند، نفتکش‌ها را ردیابی کرده و یافته‌های خود را به دولت آمریکا و عموم مردم گزارش می‌دادند.

یکی از اقدامات کلیدی این سازمان، اعمال فشار بر دولت پاناما برای جلوگیری از ثبت شرکت‌های صوری ایرانی و استفاده از پرچم پاناما توسط آنها بود – روشی که ایران برای دور زدن تحریم‌های نفتی از آن بهره می‌برد. با توجه به موضع سختگیرانه‌تر دولت ترامپ در قبال ایران، به نظر می‌رسد که محدود کردن صادرات نفت ایران اکنون در اولویت بالاتری قرار دارد. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، اخیراً به پاناما سفر کرده است – نه تنها برای بحث درباره تقاضای ترامپ برای کنترل کانال پاناما، بلکه برای ابراز نگرانی از اقدامات ایران در زمینه دور زدن تحریم‌ها از طریق پرچم‌های تقلبی.

ایران، تهدید اصلی اسرائیل

برای بیش از سه دهه، نهاد‌های امنیتی اسرائیل و دولت‌های متوالی این کشور، ایران را بزرگ‌ترین تهدید خود دانسته‌اند. پس از انقلاب ۱۹۷۹ به رهبری آیت‌الله روح‌الله خمینی، رهبران جمهوری اسلامی ایران اسرائیل را «شیطان کوچک» و آمریکا را «شیطان بزرگ» خطاب کردند.

دست‌کم دو دهه است که اسرائیل از طریق سازمان‌های اطلاعاتی خود (موساد، اطلاعات نظامی و نیروی هوایی) یک کارزار مخفیانه علیه برنامه‌های هسته‌ای و موشکی ایران به راه انداخته است. بر اساس گزارش‌های مختلف خارجی، این کارزار شامل حملات به تأسیسات هسته‌ای، ترور دانشمندان هسته‌ای ایران، خرابکاری در تأسیسات و محموله‌های هسته‌ای و موشکی، و جنگ سایبری علیه سیستم‌های رایانه‌ای ایران بوده است.

از سوی دیگر، ایران نیز در مقاطعی با تلاش برای انجام حملات به دیپلمات‌ها، سفارتخانه‌ها و اهداف یهودی اسرائیل در خارج از کشور پاسخ داده است.

نتانیاهو و سیاست مقابله با ایران

مقابله با ایران، از جمله برنامه هسته‌ای آن، به محور اصلی دیدگاه نتانیاهو تبدیل شد. از زمان بازگشت به قدرت در سال ۲۰۰۹، او سیاست‌های خود را حول محور تقابل با ایران تنظیم کرد.

در اوایل دور دوم نخست‌وزیری خود، او به اهود باراک، وزیر دفاع وقت، دستور داد که نیروی هوایی و سازمان‌های اطلاعاتی را برای یک حمله احتمالی به تأسیسات هسته‌ای ایران آماده کند.

در سال ۲۰۱۰، نتانیاهو و باراک در نشست محرمانه‌ای در مقر موساد، از رئیس وقت موساد، مئیر داگان، رئیس ستاد ارتش، گابی اشکنازی، و رئیس شین بت، یووال دیسکین، خواستند که «سامانه را آماده کنند» – عبارتی که به‌عنوان آماده‌سازی برای حمله تفسیر شد. اما داگان، اشکنازی و دیسکین اعلام کردند که تنها در صورتی این دستور را اجرا خواهند کرد که تأییدیه قانونی از کابینه امنیتی یا دولت دریافت شود.

نتانیاهو و باراک که متوجه شدند از حمایت اکثریت برخوردار نیستند، این طرح را پیش نبردند. داگان به‌ویژه معتقد بود که حمله نظامی باید آخرین گزینه باشد و اسرائیل باید بر فشار دیپلماتیک، تشدید تحریم‌های اقتصادی و عملیات خرابکارانه مخفی تمرکز کند.

ترامپ، ایران و آینده سیاست‌های آمریکا

پس از روی کار آمدن ترامپ در سال ۲۰۱۶، نتانیاهو و رئیس وقت موساد، یوسی کوهن، تلاش کردند تا او را متقاعد کنند که از توافق هسته‌ای ایران خارج شود. در مه ۲۰۱۸، ترامپ از توافق خارج شد، در حالی که سایر امضاکنندگان به آن پایبند ماندند.

اکنون که ترامپ بار دیگر در کاخ سفید است، نتانیاهو امیدوار است که آمریکا حمله نظامی مستقیمی علیه ایران انجام دهد – یا حداقل حمایت عملیاتی کامل از اسرائیل، از جمله اطلاعات، ایستگاه‌های هشدار زودهنگام و هماهنگی هوایی برای یک حمله اسرائیلی را ارائه دهد.

با این حال، ترامپ ترجیح می‌دهد به‌جای جنگ، ایران را تحت فشار حداکثری اقتصادی و دیپلماتیک قرار دهد.

در حالی که نتانیاهو به فشار برای اقدام نظامی ادامه می‌دهد، ترامپ حداقل در حال حاضر، استراتژی خود را بر پایه تحریم‌های اقتصادی قرار داده است.

دیگر مطالب
ثبت نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.