دلدادگی تندروها به آمریکا؛ حتی علم‌الهدی هم پیگیر وضعیت مردم این کشور است!
«اگر تندروها بخواهند علیه آمریکا هم حرف بزنند باز به آمریکا استناد میکنند. مثلا احمد علم‌الهدی ناگهان نظر مردم آمریکا برایش مهم می‌شود و می‌گوید: حتی ملت آمریکا هم شعار مرگ بر آمریکا سر می‌دهند.»
انتخاب نوشت: اگر بخواهیم یک مؤلفه کلی از جریان سایه‌نشین یا همان رادیکال یا تندروی داخلی ارائه دهیم و بگوییم این شاخصه در یک‌یک آنها مشترک است، حتما آمریکاستیزی است. ایدئولوژی آنها مستقر بر آمریکاستیزی است و دوست و دشمن خود را هم با همین شاخصه می‌شناسند؛ به این معنی که اگر حکومتی در هیچ یک از مبانی دینی اشتراک نظری با آنها نداشته باشد، اما آمریکاستیز باشد، می‌توانند هم‌پیمان آن حکومت شوند یا از آن سو اگر نیرو‌هایی داخلی صرفا بگویند بهتر است برای رفع تحریم‌ها و گرفتاری‌های کشور با آمریکا مذاکره کنیم، برایشان شمشیر‌ها را از رو می‌بندند! منظور آن است که آنها تا این حد خود را آمریکاستیز معرفی میکنند، اما آیا واقعا آنها تا این اندازه از آمریکا بیزارند؟ برای پاسخ به این پرسش باید در نظرات و افکار آنها جست‌وجویی داشته باشیم.
اخیرا امیرحسین ثابتی، نماینده مجلس و از نزدیک‌ترین افراد به سعید جلیلی درباره رفع فیلتر شبکه‌های اجتماعی گفته است که به دبیر شورای عالی فضای مجازی گفتم: «نه فیلترینگ به شیوه فعلی جواب میدهد که همه با فیلترشکن فعالیت میکنند و نه رفع فیلتر مطلق منطقی است که حتی امریکایی‌ها نیز زیر بار آن نرفته و مثلا محدودیت‌هایی را برای تیک تاک اعمال کرده‌اند».
سخنان او این ابهام را در ذهن به وجود می‌آورد که مگر همین ثابتی چندی پیش در واکنش به سخنان مسعود پزشکیان نگفته بود که آمریکایی‌ها نمی‌خواهند با ما برادر باشند بلکه می‌خواهند با دشمنی کنند؟ پس چه طور ثابتی وقتی می‌خواهد نمونه‌ای نقض بر تقاضای مدافعان رفع فیلترینگ بیاورد، آمریکا را مثال می‌زند و مثلا چین را مثال نمی‌زند که در آن کشور هم اینترنت با محدود‌های زیادی مواجه است؟ یا روسیه را مثال نمی‌زند؟
این تناقض در سخنان دیگر اصولگرایان رادیکال هم دیده می‌شود. نمونه دیگرش بیژن نوباوه است؛ نماینده‌ای نزدیک به جبهه پایداری که چندی پیش برای آنکه سخن خود مبنی بر برخورد با بی‌حجابی را اثبات کند به شیوه رایج در آمریکا استناد می‌کرد و می‌گفت: «در دانشگاه هاروراد که دانشگاهی کاملا آمریکایی است حتی برای دکمه لباس شما هم قانون و مقررات انضباطی وجود دارد. شما فکر می‌کنید در دانشگاه‌های آمریکا اجازه می‌دهند کسی عریان ظاهر شود؟ آنها قانون دارند. گرچه به بحث حجاب طور دیگری نگاه میکنند، اما رعایت حیای اجتماعی وجود دارد و حتی اگر کسی در خانه خودش طوری لباس بپوشد و از بیرون معلوم باشد، همسایه روبه‌رویی می‌تواند از آن فرد شکایت کند و مجازات سنگینی هم دارد. ما باید نگاه قانونی داشته باشیم. آنهایی که می‌خواهند بی‌حجاب و عریان باشند بحث فرهنگی ندارند، بلکه بحث مقابله سیاسی-اجتماعی دارند و باید با آنها برخورد شود».
فارغ از درست یا نادرست بودن ادعای نوباوه درباره آمریکا مسئله این است مگر او و هم‌قطارانش آمریکا را شر مطلق نمی‌دانند؟ و مگر همین نوباوه در دولت روحانی نمی‌گفت که مذاکره با آمریکا خیانت است و تاریخ درباره آن قضاوت خواهد کرد؛ پس چگونه اسنه است که به آمریکا استناد می‌کند؟
فواد ایزدی یکی دیگر از چهره‌هایی است که نزدیک به سعید جلیلی است و از قضا در حوزه سیاست خارجی نظراتی به شدت ضد آمریکایی دارد. او وقتی می‌خواهد ثابت کند که نیازی به برگزاری رفراندوم درباره موضوعات بحث‌برانگیز در کشور نیست می‌گوید که در آمریکا حتی یک همه‌پرسی هم برگزار نشده است.
خبرگزاری تسنیم برای اثبات اینکه نیازی به حذف کامل یارانه‌ها وجود ندارد با یک کارشناس اقتصادی مصاحبه می‌کند و از میان سخنان آن کارشناس اقتصادی چنین در می‌آید که «حتی آمریکا هم به طور کامل یارانه‌ها را حذف نکرده است». همین جمله هم از سوی دیگر رسانه‌های اصولگرا مانند «الف» تیتر می‌شود.
مثال زیاد است. یکی دیگر گزارشی است که خبرگزاری اصولگرای «مهر» برای تأیید وعده وزیر مسکن دولت رئیسی در ایام انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا با استناد به وعده انتخاباتی کاملا هریس نوشته بود که «کاملا هریس در ارائه برنامه‌های انتخاباتی خود می‌خواهد، وعده ساخت ۳ میلیون مسکن را بدهد». این رسانه ادامه میدهد «دولت‌ها حتی در آمریکا هم برای حل بحران مسکن خانه می‌سازند».
به این یکی هم توجه کنید؛ محمدرضا شهبازی، مجری حاشیه‌ساز و نزدیک به طیف رادیکال‌ها در برنامه «پاورقی» شبکه دو برای مقابله با منتقدان تورم در ایران به نقل از یک مخاطب می‌گوید که تشک سگ در آمریکا در حد فاصل کوتاهی دوبرابر شده است. او نتیجه می‌گیرد که پس در آمریکا هم تورم وجود دارد.
گفت‌وگوی خبرگزاری «فارس» با حیدر مستخدمین حسینی، عاون اسبق بانک مرکزی هم جالب است. او در این گفت‌و‌گو مدعی می‌شود که اساسا اقتصاد آزاد وجود خارجی ندارد و ایران هم شرایط اقتصاد آزاد را ندارد. در ادامه ادعا می‌کند: «حتی آمریکا هم اقتصاد آزاد ندارد». جالب‌تر این است که روزنامه کیهان که به عنوان ضدآمریکایی‌ترین و ضدمذاکره‌ترین رسانه داخل ایران محسوب می‌شود از این سخن چنان سر کیف می‌آید که همین گفت‌و‌گو با تیتر «حتی آمریکا هم اقتصاد آزاد ندارد» تیتر می‌کند.
امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی، چهره‌ای نزدیک به جبهه پایداری و سعید جلیلی هم وقتی می‌خواهد تشریح کند که جمهوری اسلامی در جهان محبوبیت دارد، می‌گوید: «امروز انقلاب اسلامی حتی در آمریکا هم دلدادگان زیادی دارد».
این طیف اگر بخواهند علیه آمریکا هم حرف بزنند باز به آمریکا استناد میکنند. مثلا احمد علم‌الهدی ناگهان نظر مردم آمریکا برایش مهم می‌شود و می‌گوید: «حتی ملت آمریکا هم شعار مرگ بر آمریکا سر می‌دهند».
سخنان طیف‌هایی خاص از اصولگرایان نشان میدهد که آنها اتفاقا به شدت نسبت به شرایط موجود در آمریکا دلداده‌اند؛ چه آنکه متر و معیار سنجش آنها آمریکاست. آنها اگر کاستی‌ای در آمریکا وجود دارد، برای التیام خود و پاسخدهی به منتقدان می‌گویند شرایط آمریکا از ما هم بدتر است و مشخص نیست چرا تصور میکنند اگر به فرض شرایط موجود در آمریکا از ایران هم بدتر باشد، این وضعیت توجیه‌گر مسئله است؟ مگر نه آن است که به ادعای ظاهری آنها ما نباید شبیه به آمریکایی‌ها باشیم؟ از سوی دیگر وقتی هم بخواهند بگویند شرایط ایران خیلی خوب است هم به آمریکا استناد میکنند؛ نمونه‌اش در موضوع یارانه‌ها که مطرح شد، دیده می‌شود یا اگر بخواهند تصمیمات خود را موجه جلوه دهند باز هم می‌گویند شبیه به این تصمیم در آمریکا اتخاذ و اجرا شده است؛ مثل ادعا‌هایی که در باب حجاب یا فیلترینگ میکنند.
طیف سایه‌نشین بر خلاف ادعاهایشان کاملا متأثر از آمریکا رفتار میکنند و آمریکاستیزی و تحقیر آمریکا که در کلامشان مشهود است صرفا کارکرد داخلی دارد و برای مقابله با رقبای سیاسی و مشخصا اصلاح‌طلبان و میانه‌روهاست.