شاخ و شانه کشیدن اروپا علیه ایران با توافق ایران و آمریکا تمام میشود؟
جمهوری اسلامی ایران باید سیاست تنشزدائی بینالمللی را گسترش دهد و مشکلات خود با آمریکا را نیز بدون چشمداشت این و آن از جمله اروپا حل کند.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان«ضرورت گسترش سیاست تنش زدائی» این گونه آورده است:
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد انگلیس، فرانسه و آلمان رسماً به وی به عنوان هماهنگ کننده کمیسیون مشترک برجام اطلاع دادهاند که قصد ندارند تحریمهای موشکی علیه ایران را بعد از ۲۶ مهر ۱۴۰۲ (۱۸ اکتبر ۲۰۲۳) رفع کنند. اقدام برای رفع تحریمهای موشکی ایران از تعهدات برجامی اتحادیه اروپاست که طبق آن باید در ۲۶ مهر ۱۴۰۲ عملی شود.
در برابر این خبر، وزارت امور خارجه کشورمان واکنش نشان داد و سرپیچی اتحادیه اروپا و سه کشور اروپائی انگلیس، فرانسه و آلمان از وظایفشان در برابر ایران که به قطعنامه ۲۲۳۱ مربوط میشود را نقض آشکار تعهدات برجامی دانست. وزارت امور خارجه کشورمان اعلام کرد این اقدام اتحادیه اروپا عملی غیرقانونی، تنشزا و همراه با سوءنیت است و ایران به آن پاسخ خواهد داد.
اعتراض ایران به اتحادیه اروپا و سه کشور اروپائی عضو برجام (انگلیس، آلمان و فرانسه) از این جهت که ایران بعد از خارج شدن آمریکا از برجام در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، فقط به آنچه در برجام به عنوان اختیاراتش مورد تصریح قرار گرفته بود عمل کرد و مرتکب اقدامی که خلاف تعهدات برجامیش باشد نشد، وارد است. در مقابل، اتحادیه اروپا دلیل موجهی برای اقدام خود مبنی بر عمل نکردن به تعهدی که در ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ دارد ارائه نکرده است.
درباره تصمیم سه کشور اروپائی عضو برجام برای نقض تعهد برجامی خود، چند نکته قابل تأمل وجود دارند.
۱- انتخاب زمان اعلام سرپیچی اتحادیه اروپا از تعهد خود مبنی بر لغو تحریم موشکی علیه ایران، احتمالاً حساب شده است. حساسیت زمانی سالگرد شروع حوادث پائیز سال ۱۴۰۱ با هدف تشدید این حساسیت میتواند یکی از دلایل این انتخاب باشد. اگر چنین انگیزهای در اصل تصمیم و یا انتخاب زمان اعلام آن وجود داشته باشد، قطعاً از اشتباهات اتحادیه اروپاست. این تصمیم نشان میدهد تصمیم سازان این اتحادیه شناخت درستی از اوضاع ایران ندارند. در جامعه کنونی ایران اعتراض وجود دارد ولی تحلیلی که از شرایط موجود به محافل غربی منتقل میشود، با واقعیت منطبق نیست.
۲- یکی از مشکلات اتحادیه اروپا اینست که در سیاستگذاریهای کلان بهویژه در مورد ایران تحتتأثیر آمریکا قرار دارد. در میان کشورهای اروپائی عضو برجام، انگلیس بیش از دیگران از سیاستهای آمریکا پیروی میکند. سران فرانسه و آلمان گاهی از ضرورت فاصله گرفتن از سیاست پیروی و ایستادن در مقابل تحمیلهای آمریکا سخن میگویند ولی در عمل هنوز استقلال خود را به اثبات نرساندهاند. تصمیم اخیر این سه کشور اروپائی در زمینه عدم رفع تحریمهای موشکی علیه ایران در موعد مقرر، از مصادیق روشن پیروی آنها از آمریکاست.
۳- سیاست تنش زدائی جمهوری اسلامی ایران با اروپا که یک سیاست پایهای و استراتژیک است، همواره با مشکل عدم استقلال کشورهای اروپائی در برابر سیاستهای کلان بینالمللی آمریکا مواجه بوده و ناکام مانده است. این واقعیت را علاوه بر اینکه تجربه چند دهه گذشته نشان داده، صاحبنظران مجرب و پیشکسوت سیاست خارجی کشورمان نیز بارها گوشزد کردهاند. از آن تجربه و این نظریه کارشناسانه میتوان به این نتیجه رسید که جمهوری اسلامی ایران باید سیاست تنشزدائی بینالمللی را گسترش دهد و مشکلات خود با آمریکا را نیز بدون چشمداشت این و آن از جمله اروپا حل کند. روی آوردن به این سیاست بهیچوجه به معنای تسلیم شدن در برابر زیادهخواهیهای آمریکا نیست. ما یک کشور مستقل، قدرتمند، برخوردار از ثروتهای بالقوه و صاحب نیروی انسانی هوشمند و با استعداد هستیم و میتوانیم در رویاروئی با هر کشوری هرقدر هم که قدرتمند باشد، از حقوق خود دفاع کنیم.
روشن است که هیچیک از کشورهای قدرتمند جهانی اعم از آمریکا، روسیه، چین و اروپائیها قابل اعتماد نیستند ولی قابل اعتماد نبودن هرگز در روابط بینالملل معیار و مبنای تعامل نبوده و نیست. ما باید از اعتماد به نفس کافی برای مواجهه و مذاکره با تمام قدرتهای مطرح جهانی و دفاع از منافع ملی خود در برابر آنها برخوردار باشیم. فقط در این صورت است که اتحادیه اروپا انگیزهای برای شاخ و شانه کشیدن علیه ما نخواهد داشت.