سید محمد خاتمی: اسلام طالبانی تمدن و ادب فارسی را تهدید می‌کند

حجت الاسلام سید محمد خاتمی در مورد تحولات اخیر افغانستان بیانیه ای صادر کرد.

به نقل از ایلنا، سید محمد خاتمی رئیس دولت های هفتم و هشتم در واکنش به حوادث اخیر در افغانستان و درگیری میان نیروهای طالبان و جبهه مقاومت پنجشیر بیانیه ای صادر کرد.

متن این بیانیه به شرح زیر است:

به نام خداوند مهربان

امروز افغانستان مظلوم، آیینه‌ای است که زشتی، پلشتی، بداخلاقی و انسان‌ستیزی را که کم و بیش بر عالم و آدم حاکم است، به گونه‌ای شفاف و آزاردهنده باز می تاباند.

ملت مظلوم افغانستان، بخصوص در نیم قرن اخیر با مشکلات و مصیبت‌هایی روبرو بوده که تحمل آن از طاقت بشری بیرون است، سیاست‌های شیطانی از درون و بیرون با طراحی و برنامه ریزی برای ایجاد وضعیتی ناامن و نابرابر و دست کم با بهره‌برداری سوء به سود آنچه آن را منافع خود به حساب آورده‌اند، موجب افزایش رنج و آلام مردم شده‌اند و چه نفرت انگیز است سودی که به بهای رنج و بدبختی دیگران به دست آید.

طی این نیم قرن پس از دهه‌ها تهاجم و جنگ داخلی، سرانجام یک‌بار کابوس امارت ارتجاع و واپس‌گرایی و بار دیگر اشغال و مداخلهٔ بیگانه راه را بر امید مردم به پیشرفت، آزادی و امنیتِ پایدار بست. اشغال گرچه زمینه‌ساز برداشتن قید امارت از سر این ملت شد ولی خود آسیب‌ها و آزارهای فراوانی را برای ملت فراهم آورد و زمینه را باز برای امارت طالبانی باز کرد، به هر حال در دوران فترت میان دو امارت گو این که فساد و ناکارآمدی و وابستگی اجازه نداد که ملت شریف به خواست‌ها و نیازهای والای خود نایل آید، اما فضایی را برای تنفس، اندکی آزاد زیستن و پدیدآمدن امید به آینده‌ای بهتر فراهم آورد که ناگهان کابوسی دیگر سر برآورد.

اکنون با این رویداد تلخ، افغانستان، سرزمین کهن فرهنگ بشری، تمدن اسلامی و ادب فارسی در معرض تهدید بزرگ و پردامنهٔ اسلام طالبانی قرار گرفته است. خطر ویرانگر آپارتاید قومی و فرهنگی و اجتماعی، ذهن و زندگی جامعه افغانستان، منطقه و جهان را به جدّ تهدید می‌کند. افکار عمومی جهانی نمی‌تواند و نباید به قوم زدایی، فرهنگ زدایی، زبان زدایی و جعل و تحریف ملیت و مذهب از سوی یک قدرت نظامی و سیاسی بی‌تفاوت باشد.

اعتراض مردم شریف افغانستان به آنچه بر آن می گذرد و نگرانی از آنچه پیش رویشان است نیز از همین منظر قابل فهم است. آنچه در مقاومت دلیرانه، فداکارانه و مظلومانه در پنجشیر همیشه قهرمان و در تظاهرات پرخطر مردم بخصوص زنان آگاه و شجاع، در بسیاری از شهرها و در سیل مهاجرت و فرار از این کابوس مشاهده می‌شود، مقاومت در برابر تبدیل جامعه‌ای چند قومی، چند مذهبی و چند زبانی به امارتی تبعیض‌مدار و تک بعدی است و شگفت اینکه جامعه جهانی کم و بیش بی تفاوت در برابر این رویداد، ملت شریف افغانستان را به حال خود واگذاشته است.

در اینجا سخن بر سر این نیست که بخش‌هایی از جامعه افغانستانی که به هر حال جایگاهی در میان مردم دارد (گو این که این جایگاه ناشی از جهل یا باورهای درست یا نادرست باشد) باید از معادله سرنوشت این ملت حذف شوند، بلکه آنچه روا و شایسته است این که:

یکم: هر چه پیش آمد می بایست براساس ضوابط عام دموکراتیک و منتهی به اراده و خواست همه مردم باشد.

دوم: همه قوم‌ها، طایفه‌ها و گروه‌ها و گرایش‌ها در فرایند حاکمیت مردم بر سرنوشت مشارکت داشته باشند.

سوم: هیچ نیروی خارجی در امور داخلی این کشور دخالت نکند.

چهارم: جامعه جهانی و به ویژه خیراندیشان و آزادی‌خواهان و آنان که به کرامت و آزادی انسان باور دارند خود را در کنار مردم افغانستان ببینند و خود را مسؤول نسبت به آنچه بر این ملت می‌گذرد بدانند و حتی دولت‌های خود را ترغیب و وادار کنند که در معاملات و معادلات سیاسی خیر و صلاح ملت مظلوم را نیز در نظر بگیرند.

گروهی با قرار و مدارهای پشت پرده و در جریان یک توطئه و نیز در اثر ناکارآمدی و فساد آنان که می‌بایست از استقلال، آزادی و خیر و رفاه مردم دفاع کنند و نکردند روی کار آمد وعده‌هایی داد که گویا تجارب گذشته و خسارتها و بدنامی‌هایی که روال و روش گذشته بر جای گذشته است موجب تغییراتی در رویکرد و راهبرد و راهکار قوم به اصطلاح پیروز شده است ولی آنچه رخ داده و می‌دهد، بخصوص با اعلام یکجانبهٔ باند حکومت‌گر، بدون لحاظ خواست و مصلحت مردم و حضور گرایش‌های متکثر در تأسیس حکومت تازه نشان داد که انتظار دگرگونی ماهوی و حتی رویکردی در آنچه در گذشته تجربه شده است انتظاری بیجا است.

از سیاست‌های جهانی و بخصوص از قدرتهای پرمدعا که جز به سلطه و منافع (نوعاً نامشروع خود) نمی اندیشند انتظاری در تأثیرگذاری در تغییر معادلات نیست، ولی افکار عمومی جهانی و عکس‌العمل مناسب همهٔ آزادی‌خواهان و به‌ویژه مسلمانان خیراندیش و روشن‌بین و انسان دوست و ندای یگانه آنان بر این که باید آنچه تحقق می یابد مطابق خواست و مصلحت همه افغانستان و در جهت استقرار نظامی مردم سالار و صلح اندیش با حضور و مشارکت همهٔ گروه‌ها و گرایش‌ها باشد شاید بتواند روزنهٔ امیدی به آینده بگشاید.

نقداً آنچه فوریت دارد حمایت از مقاومت جانانه، شجاعانه و فداکارانه ملت افغانستان است که طلیعهٔ آن را در پنجشیرِ همیشه مقاوم و در حضور حق طلبانه و مترقیانه و پرخطر زنان و مردان و در کلام و سخن بسیاری از خیرخواهان مردم، روشنفکران، علما و اصحاب دانش و فرهنگ و رسانه در درون و بیرون افغانستان می شنویم و می بینیم.

به ملت شریف افغانستان و خونهای پاکی که در راه آزادی، آبادانی، استقلال و خیر و صلاح این کشور ریخته شده و می شود احترام می گذاریم و به مقاومت عادلانه و رو به آیندهٔ آنان در راه حاکمیت همه شمول ملت بر سرنوشت سر تعظیم فرود می‌آوریم و به همت کسانی که خواستار آزادی، امنیت، عدالت و برخورداری همه مردم از حقوق اساسی خود و مخالف نقض مسلم‌ترین حقوق و آزادی‌های زنان و مردان به نام اسلام یا هر عنوان دیگر هستند آفرین می‌گوییم.

از همه شخصیت‌های علمی و فرهنگی و سیاسی که خواستار آزادی و سربلندی انسان و تلاشگر در جهت کاهش از رنج‌های جوامع امروز هستند و از همهٔ سازمان‌های بین‌المللی و منطقه‌ای، نهادهای مدنی، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی و از همه دولت‌هایی که به صلح پایدار، فرهنگ بشری و موازین همزیستی پای‌بنداند می‌خواهیم که صدای رسای ملت شریف و رنج‌دیده افغانستان علیه تبعیض، خشونت، تنگ نظری و واپس‌گرایی شوند.

آنچه امروز بر افغانستان می‌گذرد، می‌تواند مسأله آیندهٔ همه باشد؛ مسأله پیچیده و حاد طالبانی‌گری مسألهٔ جهان انسانی، جهان اخلاقی، جهان مذهبی، جهان فرهنگی و جهان سیاسی امروز و آینده است.

جامعهٔ جهانی و نظام بین‌المللی باید در کنار نخبگان و مردم افغانستان بایستد و با قدرت و جدیت از شکل گیری نظامی مردم سالار، حقوق مدار، چند فرهنگی و چند قومی توسط خود آنان حمایت کند. افغانستانی امن و آزاد و آباد، منطقه‌ای به دور از افراطی گری و خشونت و جهانی مبتنی بر صلح و مدارا نیاز امروز و آیندهٔ همهٔ ما است.

سیدمحمد خاتمی

۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰

دیگر مطالب
ثبت نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.