عباس عبدی: اگر قوانین مبارزه با پولشویی اجرا می شد، طبری به وجود نمی آمد
در دادگاه آقای طبری تاکنون این پرسش مطرح نشده که این ثروت بیکران از کجا آمده؟ او باید ثابت کند از راه مشروع کسب کرده و همیشه هم مالیاتش را داده. نه اینکه دادگاه ثابت کند مال او از راه نامشروع کسب شده. در اینجا معادله را باید عوض کرد.
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: دادگاه آقای طبری نکات بسیار مهمی دارد که هرکدام از آنها برای سیاستگذاری ضدفساد آموزنده است. ولی به نظر میرسد که کسی به این وجه آن دادگاه کاری ندارد.
برای نمونه در طول دادگاه نماینده دادستان میکوشد که به نحوی ترفندهای آقای طبری را در خصوص پاک کردن رد پای وی در جرم توضیح دهد. از سوی دیگر روز گذشته فیلمی از سخنان معاون اول دستگاه قضایی منتشر شده و درصدد بود توضیح دهد که چرا اتهامهای آقای طبری پیشتر مورد رسیدگی قرار نگرفته است و حالا رسیدگی میشود؟ وی در توضیح میکوشد که ثابت کند طبری خیلی پیچیده عمل میکرده و ردی از خودش بر جای نمیگذاشته است. میگوید شایعات درباره وی بود، ولی چیزی که بتوان با استناد به آن اقدام کرد در دسترس نبود. ولی پس از بازرسی خانههای افراد و متهمان، اسنادی به دست آمد که شواهدی در این مورد به دست داد. این یادداشت در مقام رد این ادعا نیست.هرچند آن را تایید هم نمیکند. ولی فرض کنیم که چنین باشد. آیا بدان معنا خواهد بود که اگر مجرمان پیچیده عمل کنند، به دام نخواهند افتاد؟
اگر اینطور است مردم خواهند گفت که حتما افراد دیگری هم هستند که پیچیده عمل میکنند و در حال فساد کردن هستند. پس وظیفه حکومت در این میان چیست؟ آیا افراد مفسد در کشورهای دیگر پیچیده عمل نمیکنند که گیر میافتند؟ یا آنکه افراد آنان خوب هستند و فساد نمیکنند؟
پاسخ روشن است. در همه جای جهان به اندازهای افراد مستعد برای انجام خلاف هستند که بتوانند فسادهای کلان کنند. ولی اگر در برخی کشورها این کار را نمیکنند، نه ناشی از ناتوانی چنین افراد مستعدی برای انجام فعالیت پیچیده است که آنان بسیار زیرکتر و پیچیدهتر هستند و نه از سلامت نفس مدیران آنها ناشی میشود. علت این است که در آن کشورها راههای انجام فساد بسته شده یا خیلی تنگ و باریک است و کسی نمیتواند با صدها و هزاران میلیارد فساد از آن رد شود. میپرسید چگونه؟ گردش مالی افراد به شدت تحت نظر است. اگر کسی ثروتی نامتعارف به دست آورد باید پاسخگوی منشا آن باشد. اگر کسی درآمد زیاد دارد باید مالیات متناسب را بپردازد. اگر کسی در عرض یک و دو سال دهها میلیارد بر ثروت خود یا نزدیکانش افزوده شود حتما باید پاسخگو باشد. مبادلات پولی در بانکها باید تحت نظر باشد. کسانی که کار و کاسبی مشروع و قانونی دارند از شفافیت این روابط ابایی ندارند. مشکلی با اندازهگیری و اعلام میزان ثروت خود ندارند. قانون FATF و سایر مقررات پیشرفته بانکی برای جلوگیری از فساد و پولشویی است. قانون سوتزنی برای جلوگیری از فساد است.
لازم نیست دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی را برای پیدا کردن فاسد در نظام اداری بسیج کنید. کافی است به سوتزن جایزه دهید و امنیت او را تضمین کنید. کافی است که گردش مالی و ثروت افراد حساب و کتاب قابل سنجش داشته باشد. کافی است اداره مالیات با جدیت مالیات بگیرد، رد مالیات را از روی ثروت و درآمد موجود و گردش مالی پیدا کند. برای مثال در دادگاه آقای طبری تاکنون این پرسش مطرح نشده که این ثروت بیکران از کجا آمده؟ او باید ثابت کند از راه مشروع کسب کرده و همیشه هم مالیاتش را داده. نه اینکه دادگاه ثابت کند مال او از راه نامشروع کسب شده. در اینجا معادله را باید عوض کرد.