زلزله هایی با ابعاد فاجعه ملی
کانون زمین لرزه ها در کشور تاکنون در مناطق کم جمعیت بوده و با توجه به اینکه هنوز زمین لرزه ای با مقیاس ۷ ریشتر در شهرهای بزرگ نداشتیم بی تردید وقوع چنین حوادثی، بحرانی جبران ناپذیر در پی خواهد داشت.
زلزله ۷.۳ ریشتری یکشنبه گذشته که مناطق مرزی غرب کشور بویژه استان کرمانشاه را لرزاند در بیشتر استان های کشور و حتی چند کشور همسایه نیز احساس شد.
این زلزله که درمنطقه مرزی روی داد، متاسفانه موجب جان باختن جمعی از هموطنان غیور ما در استان کرمانشاه بویژه در مناطق سرپل ذهاب، ثلاث باباجانی، قصرشیرین، تازه آباد و همچنین مجروح شدن بیش از هفت هزار تن شده است.
لرزه نگاران و زمین شناسان براین باورند که با وجود قدرت بیشتر این زلزله در مقایسه با زلزله بم در استان کرمان، تعداد جان باختگان و میزان خسارات بسیار کمتر بوده است.
البته زمان وقوع زلزله در بم، بامداد (پنجم دی ماه سال ۸۲) بود که بسیاری از مردم در خواب بودند و از طرفی، قبل از وقوع زلزله ۷.۳ ریشتری در منطقه «ازگله» کرمانشاه، زمین لرزه ای به مقیاس ۴ ریشتر روی داد که این خود موجب بیرون رفتن مردم به فضای باز و کاهش تعداد جان باختگان شده است.
خبرنگار اجتماعی ایرنا برای ارزیابی ابعاد این زلزله و همچنین برای ارائه راهکار به منظور مقابله با زلزله هایی با این مقیاس در شهرهای بزرگ تر، گفت وگویی تفصیلی با مهدی زارع استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله انجام داده است که در ذیل می خوانید.
استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله درباره بزرگی زلزله کرمانشاه در مقایسه با زلزله سال ۸۲ در بم اظهار کرد: بزرگی این زلزله از زلزله بم بیشتر بود چون زلزله ازگله کرمانشاه ۷.۳ ریشتر و زلزله بم ۶.۵ ریشتر ثبت شده است؛ اما با این وجود شدت زلزله بم و خرابی های آن بیشتر بود که این به عمق زلزله برمی گردد.
وی ادامه داد: با وجود کوچکتر بودن اندازه زلزله بم، کانون زلزله در زیر شهر بم یعنی در یک عمق ۸.۵ کیلومتری قرار گرفته بود اما در زلزله سرپل ذهاب، زلزله در عمق ۱۱ کیلومتری اتفاق افتاد و کانون آن از ازگله تا سرپل ذهاب ۳۴ کیلومتر بود. عمق زلزله و کانون زلزله موجب شد تا زمین لرزه غرب کشور مانند زمین لرزه بم خسارت نداشته باشد.
زارع، زلزله یکشنبه شب کرمانشاه را یک یادآوری برای همه دانست و گفت: کانون این زلزله مانند زلزله ورزقان، در نقطه ای کم جمعیت قرار گرفته بود و در دل شهر نبود و این موجب شد تا دچار فاجعه نشویم؛ اگر کانون زلزله سرپل ذهاب زیرشهر یا خود کرمانشاه قرار گرفته بود الان با فاجعه ملی روبرو بوده ایم.
وی اضافه کرد: این یک یادآوری است تا خود را برای زلزله های بعدی آماده کنیم؛ زلزله های بزرگ که قبلا در طبس، منجیل و رودبار و همچنین برای بم اتفاق افتاد؛ شهرهای طبس، بوئین زهرا و بم هنگام وقوع زلزله در مجموع ۱۵۰ هزار نفر جمعیت نداشت و منجیل و رودبار هم همینطور، هنوز در شهر بالای ۱۰۰ هزار نفر زلزله بزرگ را تجربه نکردیم و این شهرها هم می توانند در معرض زلزله باشند.
این استاد زلزله شناسی ادامه داد: شرایط در تهران بدتر است باید خود را برای این اتفاقات بزرگ آماده کنیم، در غیر این صورت تاوان بسیار سختی باید پرداخت کنیم چون تبعات چنین حادثه ای دیگر شبیه ورزقان و سرپلذهاب نخواهد بود و ممکن است بخش عظیمی از دارایی های انسانی و اقتصادی خود را در این شرایط از دست بدهیم.
وی خواستار طرح سوال از مردم و مسئولان و سپس پیگیری پاسخ آن شد و گفت: مثلا باید پرسید «سناریوی زلزله چیست ؟» ؛ هر وقت این سوال مطرح شد سرمایه گذاری می کنیم که تبعات این اتفاق چه خواهد بود و برای مقابله با آن چه باید کرد.
وجود گسل پی سنگی در ذهاب
این پژوهشگر زلزله شناسی با بیان اینکه در همین زلزله اخیر، خسارت های زیادی در ساخت و سازهای جدید و بیمارستان ها شاهد بودیم که موجب تلفات فراوانی هم شده است، گفت: ۶ سال پیش روی گسل ذهاب بصورت مفصل از بُعد زمین شناسی و میدانی کار کردم و منطقه را می شناسم؛ آنجا یک گسل پی سنگی مهمی است که بخشی از آن فعال شده و این فاجعه را ایجاد کرد.
وی ادامه داد: گسل پی سنگی ذهاب از گسلهای سامانه گسله خمیدگی جبهه کوهستان زاگرس است؛ سازوکار این زلزله فشاری و صفحه گسله نزدیک به قائم بوده است. این زلزله کم عمق بوده ولی ژرفای آن هنوز تدقیق نشده است.
زارع اضافه کرد: درباره سرپل ذهاب این سوال وجود دارد که چرا دیوار ساختمانی که شناژ خوبی دارد، باید بریزد، درحالی که مساله اصلی ساختمان، ایمنی جانی است و اگر اسکلت سرپا بماند، هنر نیست. ایمنی جانی اولین مساله است؛ نصف تلفات را در سرپل ذهاب شاهد بودیم چون آنجا، اولین نقطه جمعیتی به کانون زلزله بود.
به گفته این استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی، متاسفانه برخی ساختمان های مسکن مهر و حتی بیمارستان های نوساز در منطقه، تخریب شد که به لحاظ فنی و بررسی کارشناسی باید کار کارشناسی دقیق و میدانی روی این موضوع، انجام داد.
وی ادامه داد: برحسب اطلاعات اولیه، اگر بازسازی، نوسازی و شهرسازی درستی در سرپل ذهاب صورت گرفته بود، نباید این تعداد آمار کشته می داشتیم و نکته مهم تر اینکه خانه هایی که خود مردم ساخته بودند، سرپا مانده است یعنی مردم به روال عادی خود زندگی می کردند و بعد شهرسازی جدید را به آن ناحیه تزریق نمی کردیم شاید همان شیوه ساخت و ساز مردم جواب می داد و تا این میزان آسیب نداشتیم که این نیازمند کار کارشناسی و مهندسی سازه است.
این استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی با بیان اینکه احتمال پس لرزه ها در استان های غربی کشور تا یک سال و حتی بیشتر وجود دارد، ادامه داد: اما اندازه پس لزه ها از لرزه اصلی کمتر است و خطر آن هم به ساختمان های نیمه خراب برمی گردد؛ لذا مردم توجه داشته باشند اگر کارشناسان اعلام می کنند ساختمانی حتی با وجود سرپا بودن، قابل استفاده نیست از آن استفاده نکنند.
زلزله منطقه زاگرس، اتفاق هزارساله ای است که برگشت
زارع با بیان اینکه این زلزله اتفاقی بود که دیر به دیر در منطقه زاگرس اتفاق می افتد، گفت فکر می کنم که اتفاق هزار ساله یا ۱۰ هزار ساله است که برگشته است.
وی با رد شایعه پیش بینی زلزله از سوی سازمان زمین شناسی آمریکا تصریح کرد: هیچ کسی زلزله ۷ ریشتری حوالی مرز ایران و عراق را پیش بینی نکرده بود و یا آن چیزی که مربوط به سازمان زمین شناسی امریکا مطرح شده اصلا این خبر صحت ندارد؛ این اظهارات از متن ایمیل دروغینی گرفته شد که سال ۹۲ دست به دست می شد و خود متن از اساس دروغ بود؛ اگر همین حالا در سایت زمین شناسی امریکا که بزرگترین سایت زمین شناسی دنیاست جستجو کنیم، حتی یک کلمه در این زمینه پیدا نمی شود.
کانون زلزله از دید کارشناسان ایرانی و اروپایی، ایران بود
زارع در پاسخ به این پرسش ایرنا که آیا با توجه به ارائه نظرات متفاوت درباره کانون زلزله بین «حلبچه» و «ازگله»، کدامیک از دو خاک ایران و عراق کانون واقعی زلزله بود، گفت: در تشخیص کانون زلزله خطای اندازه گیری است؛ از آنجا که زلزله در نوار مرزی روی داد، خطای ۱۰ کیلومتری در کانون ها مشاهده شد اما مرکز زلزله شناسی خودمان و مراکز زلزله شناسی اروپایی، کانون را در ایران دانستند که به نظر خودم، این دقیق تر است و این درحالی است که کانون زمین شناسی امریکا کانون زلزله را در آن طرف مرز دانسته است. البته با تجزیه تحلیل های مجدد و به شکل موج و مدل سازی که زلزله شناسان انجام می دهند، کانون زلزله دقیقا مشخص خواهد شد اما از نظر ما با احتمال خیلی بالایی این کانون در همین سمتی که اعلام شده یعنی در ایران بود.
وی دلیل آمار تلفات بیشتر در ایران نسبت به عراق را جمعیت کمتر مردم عراق و دورتر از کانون زلزله بودن آنان عنوان کرد و ادامه داد: اگر سلیمانیه در کانون زلزله قرار می گرفت فاجعه می شد.
لرزش حاصل از انفجار با لرزش زمین لرزه کاملا متفاوت است
استاد پژوهشگاه زلزله شناسی در واکنش به اظهارات برخی کانال های تلگرامی مخالف نظام مبنی بر اینکه، حادثه اخیر در کرمانشاه زلزله نبود و یک انفجار بود، گفت: این اظهارات مطلقا صحیح نیست چون نوع لرزش مربوط به انفجار کاملا متفاوت است و حتی پایان نامه یکی از دانشجویان دکترای من همین بود؛ اتفاقا از آنجا که روی این موضوعات بویژه روی ایران و منطقه در دنیا حساسیت وجود دارد، اگر این زلزله طبیعی نبود در همان دقایق اولیه شبکه های بین الملل اعلام می کردند در حالی که ۲۰۰۰ مرکز زلزله نگاری در دنیا زمین لرزه اخیر در کرمانشاه را ثبت کرده است.
وی تنها مورد انفجاری را مربوط به سال ۱۳۴۲ شمسی دانست که بمب تزار یک بمب هیدروژنی با قدرتی برابر یک زلزله به بزرگای ۷ ریشتر منفجر شد و تاکیدکرد: از دید زلزله شناسی شک نکنید که این موضوع اصلا صحت ندارد و حتی اگر در ایران دستگاه لرزه نگاری وجود نمی داشت، این اندازه زلزله را بیش از ۲ هزار مرکز لرزه نگاری در دنیا ثبت و اعلام کردند که این زلزله بود.
زارع در پاسخ به دیگر پرسش ایرنا که با توجه به زلزله ۴ ریشتری شهرستان آمل و شهرهای اطراف در نوروز سال ۹۵ و وجود قله دماوند در این منطقه آیا از نظر کارشناسان زلزله شناسی احتمال آتشفشان در دماوند و وقوع زمین لرزه در این مناطق وجود دارد یا نه، گفت: در سال ۸۶ مطالعه ژئوفیزیکی زلزله شناسی انجام شد که براساس اطلاعات ژئوفیزیکی، انفجار قله دماوند بعید به نظر می رسد. نگرانی های ما از دماوند و آتشفشان دماوند مرحله انفجاری آن نیست بلکه نگرانی چیز دیگری است.
وی افزود: این فعالیت هایی که سیستم دماوند انجام می دهد موجب تکان هایی در گسل های اطرافش می شود که این امر تسریع در زلزله های اطراف مانند گسل های مشا، شمال تهران، کندوان، مازندران، بلده و شمال البرز، به همراه دارد؛ نکته ای که باید بیشتر روی آن وقت گذاشت این است فعالیت سیستم دماوند ممکن است وقوع زلزه را روی این گسل ها سرعت بخشد؛ یعنی اگر قرار است ۱۰۰ سال دیگر زلزله ای در گسل مشاء روی دهد با این فعالیت دماوند ممکن است تا ۱۲ سال دیگر این اتفاق بیفتد.
استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی یادآور شد: مساله فوری ما بعنوان زلزله شناس این است که فعالیت سیستم دماوند چه تاثیری روی گسل های اطراف خود خواهد گذاشت، چون بیش از ۲۵ درصد جمعیت کشور در این مناطق ساکن هستند؛ بنابراین رصد فعالیت های دماوند و تاثیر آن روی گسل های منطقه فوق العاده مهم است. سیستم دماوند فقط قله نیست و دماوند پهنه بسیار گسترده ای است که مخروط و ریشه آتشفشان در البرز است.
Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.