موکوپلی ساکاریدوز بزرگترین دشمن ورزش ایران
موکوپلی ساکاریدوز نه یک بازیگر است و نه یک قهرمان ورزشی، البته بسیار مشهور است، اما در جوامع پزشکی و دلیل دیگر شهرت خاصش در ایران فراری دادن رضا مهماندوست از ایران است
مسابقات جهانی تکواندو دیروز به اتمام رسید و تیم مردان ایران با سه نقره و یک برنز یازدهم شد. نتیجهای که برای ورزش ایران خجالتآور است، تنها عایدی تکواندو مدال بارزش کیمیا علیزاده استعداد بیرقیب ورزش ایران که با مصدومیت نقره جهان را کسب کرد و مانند المپیک آبروی تکواندو را خرید. اتفاق دیگری که هم در المپیک و هم در مسابقات جهانی تکرار شد موفقیت رضا مهماندوست بود و البته مدال طلای میلاد بیگی که سهم ایران نبود. به همین بهانه نگاهی کردیم به اصلیترین دلیل رفتن رضا مهماندوست از ایران.
موکوپلی ساکاریدوز، همان بیماری نادر و عجیبی است که دو فرزند رضا مهماندوست به آن مبتلا بودند، بیماری که از هر صدهزار نفر ممکن است یک نفر به آن مبتلا شود و بیشتر به دلیل ازدواجهای فامیلی شیوع پیدا کرده است؛ همانند ازدواج رضا مهماندوست. متاسفانه این بیماری درمان قطعی ندارد اما اگر در ابتدای بروز علائم بتوان آن را تشخیص داد میتوان مدت درمان را طولانی کرد، تغییر چهره، ایجاد مشکلات تنفسی، از بین رفتن شنوایی و سفت و خشک شدن مفاصل جز علائم اصلی این بیماری است؛ بیماری که علاوه بر حمایت معنوی خانواده به پشتوانه مالی زیادی احتیاج دارد تا بیمار بتواند چند سالی بیشتر زندگی کند، زندگی که بدون شک از آن لذتی نخواهد برد.
پیش به سوی شهرت
شرایط زندگی رضا مهماندوست خاص بود، کارمند شرکت سایپا که حتی حکم اخراجش به علت غیبتهای بیش از حد صادر شده بود و سرمربی تیم ملی که خبری از حقوق و پاداش آنچنانی برایش نبود و از سوی دیگر مشکلات بیشمارش با برخی از فدراسیوننشینها آنقدر عرصه را بر او تنگ کرد که تصمیم گرفت پس از موفقیتهای فراوان که با تیم ملی کسب کرده بود، مهاجرت کند. هرچند که مهاجرت برای رضا تازگی نداشت چرا که پیش از این نیز در کشور دیگری مربیگری کرده بود. رضا مهماندوست همانند هادی ساعی فوق ستاره تکواندو نبود که بخواهد در ذهن مردم بماند و به واسطه مربیگریاش آن هم در تیم ملی تایوان بین مردم معروف شد. او در کمال ناباوری توانست تایوان را قهرمان المپیک اتن کند و اینگونه بود که ورزشدوستان ایرانی با نام مهماندوست آشنا شدند. در تایوان قهرمان ملی شده بود اما تصمیم گرفت به ایران بازگردد و پس از موفقیت با تیم دانشجویان به عنوان سرمربی تیم ملی ایران اتنخاب شد و در چهار سال توانست ایران را به قدرت اول تکواندوی جهان تبدیل کند؛ قهرمانی جهان، جام جهانی، آسیا و بازیهای آسیایی از جمله موفقیتهای مهماندوست با تیم ملی ایران بود که باعث شد عنوان برترین مربی مرد تکواندوی جهان را در سال ۲۰۱۱ کسب کند.
استعفایی که استعفا نبود
همه چیز به خوبی و خوشی پیش میرفت جز بیماری لعنتی که هرروز فشار روحی و مالی بیشتری بر رضا وارد میکرد. او بیشتر از حقش چیبزی نمیخواست اما نمیدانست محبوبیت بیش از حد باعث زمین خوردنش میشود. پیش از مسابقات المپیک لندن بود که انتقاد شفاهیاش مبنی بر اینکه «پاداشم را ندهید، سر تمرین نمیآیم» با استقبال رئیس فدراسیون مواجه شد و به سرعت از کار برکنار و فریبرز عسکری جایگزینش شد. جایگزینی که هرچند یک مدال نقره برای ایران به ارمغان آورد اما عملکرد کرمی و باقری معتمد انتقادهای فراوانی را در پی داشت. آنجا مشخص که عیار دیگر مربیان در برابر مهماندوست چقدر است. رضا به سرعت راهی تایوان و با حقوق ماهیانه ۱۰هزار دلار مشغول به کار شد اما نتوانست موفقیت قبل را تکرار کند و پس از پایان قرارداد به اذربایجان رفت، جایی که حواشی جدید از آنجا آغاز شد؛ قهرمانی مهماندوست در مسابقات جهانی مکزیک باعث شد تا بیژن مقانلو و برخی مسئولان فدراسیون به مهماندوست حمله کرده و او را یک عوامفریب بنامند! مقانلویی که سالها دستیار رضا مهماندوست بود.
فقط کمی احترام
عملکرد افتضاح تیم ملی در المپیک و جام جهانی که گذشت نوک پیکان انتقادات را به سمت پولادگر برد و او با فرار رو به جلو مهماندوست را بعد از المپیک خائن نامید. عملکرد بسیار بد ایران در مسابقات جایزه بزرگ و جام جهانی باعث شد فشارها بر پولادگر زیاد باشد و مهماندوست هم در مصاحبهای قبلا گفته بود تا پولادگر رئیس فدراسیون باشد حاضر به بازگشت نیست.
حالا ما باید اعتراف کنیم که سرمایهای ارزشمند در ورزش جهان، که جزو نوابغ مربیگری است را به سادگی به دیگر کشورها تعارف کردهایم و آنها هم نهایت استفاده را از وی میبرند و از آن بدتر که ورزشکارانمان را هم به همین سرنوشت دچار کردهایم. مهاندوست جز احترام از کسی چیزی نمیخواست اما نه احترام دید نه حمایت.
Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.