تشدید محدودیت بانوان در سوارکاری

تفکیک جنسیتی بی‌سابقه که حتی در سال‌های ابتدایی انقلاب و دهه ۶۰ هم نظیر نداشته، در فضای ورزش سوارکاری در چند ماه اخیر پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم آغاز شده و در حال تشدید است.

در روزهای اخیر طرح مسئله لزوم برخورد با سوارکاری زنان و ممنوعیت آن از سوی برخی ائمه جمعه، محل توجه شهروندان و کاربران شبکه‌های اجتماعی مختلف بود. رسانه‌ها و چهره‌های مختلفی هم به این موضوع از زوایای مختلفی پرداختند. اما به‌عنوان فردی که در سال‌های اخیر به‌طور مستمر مشغول و درگیر ورزش سوارکاری بوده می‌خواهم به این نکته اشاره کنم که سخت‌گیری‌ها در این ورزش در دو، سه ماه اخیر آغاز شده و در حال تشدید است. برای مثال، رویه همیشگی مسابقات سوارکاری این بوده که مسابقات زنان و مردان از هم تفکیک نمی‌شد؛ به این ترتیب که در مسابقات الزامی وجود نداشت حتما با اتمام کار همه مردان، زنان وارد میدان شوند. در ماه‌های اخیر اتفاقی که رخ داده این است که طبق دستوری کل مسابقات از همدیگر تفکیک شده‌اند. نکته دیگر هم جداسازی زنان و مردان در محل تماشای مسابقات است. باید توجه داشت که اساسا سوارکاری ورزشی خانوادگی است و عموم افرادی که در سطوح مختلف به این ورزش می‌پردازند با افراد خانواده خود به این کار مشغول هستند. ورزش سوارکاری در کشور ما با وجود پتانسیل‌های بسیار بالا نتوانسته جایگاه متناسب خود را پیدا کند؛ به‌خصوص اینکه این ورزش می‌تواند به دلایل مختلفی تبدیل به یک فعالیت سودآفرین اقتصادی و حتی ارزآور برای کشور شود.

نکته مهم دیگر جایگاه تاریخی سوارکاری در هویت فرهنگی ملی و دینی ایرانیان است که با شرایط فعلی رو به نابودی گذاشته. البته درباره این دست مسائل سخن بسیار است که مجال خود را می‌طلبد، اما غرض این است که هم‌اکنون نوعی از محدودیت‌های جدید از‌جمله تفکیک جنسیتی بی‌سابقه که حتی در سال‌های ابتدایی انقلاب و دهه ۶۰ هم نظیر نداشته، در فضای ورزش سوارکاری در چند ماه اخیر پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم آغاز شده و در حال تشدید است. این وضعیت ناخودآگاه ذهن را به سمت هشدارهای سال ۹۶ حسن روحانی می‌برد که می‌گفت برخی می‌خواهند در پیاده‌رو هم چادر بکشند و بسیاری فکر می‌کردند توصیف او بیشتر یک بزرگ‌نمایی است تا واقعیت. اینکه هم‌زمان در یک ورزش خانوادگی همچون سوارکاری شاهد محدودیت‌های روزافزون و بدون سابقه هستیم و از آن سو می‌بینیم در وزارت ورزش به بهانه اینکه باید همه طیف‌ها را جذب کرد و صدای همه را شنید، با زنان اینفلوئنسر اینستاگرامی جلسه مشترک برگزار می‌شود، یک تناقض جدی است. این به معنای توهین و زیرسؤال‌بردن اینفلوئنسرهای اینستاگرامی نیست، بلکه مسئله این است که چرا در همین مجموعه که این‌گونه ژست به‌رسمیت‌شناختن همه سلایق را دارد، برای فضای باشگاه‌های ورزشی این‌گونه تصمیمات محدودکننده و سختی در نظر گرفته می‌شود؟ شاید برخی بپرسند مگر چند درصد جامعه ما مشتری باشگاه‌های سوارکاری هستند که باید برای ایجاد محدودیت‌های جدید در آنها نگران باشیم؟ اینجاست که باید متوجه مسئله مهم‌تر یعنی خطر سرایت این‌گونه سیاست‌ها و اقدامات به دیگر حوزه‌ها باشیم و این سؤال را مطرح کنیم که آیا این نمی‌تواند نشانی از محدودیت‌های مشابه در مکان‌ها و برای فعالیت‌هایی باشد که عمومیت بیشتری دارند؟ آیا این نمی‌تواند نگرانی را بابت آینده ورزش زنان افزایش دهد؟ آیا تار‌شدن فضای ورزش زنان، فعالیت عمومی این قشر را در جامعه در خطر قرار نخواهد داد؟ اینها سؤالاتی است که از زمان آغاز رو به تشدید محدودیت‌ها در باشگاه‌های سوارکاری در ماه‌های اخیر ذهن خیلی از افرادی را که به آنجا رفت‌وآمد دارند، درگیر خود کرده است. در واقع وضعیت محدودیت‌های در حال افزایش امروز این باشگاه‌ها می‌تواند آینه فردای بسیاری از حوزه‌های فعالیت عمومی باشد.

دیگر مطالب
ثبت نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.