پیامد یک انتقام کور!
انتقامگیری نقطه مقابل قانونگرایی و در تعارض با حقوق انسانی و پر هزینه است.
دو سه سال پیش در فرودگاه جده که مثل بسیاری از ایام دیگر، زائران زیادی گرد هم آمده بودند تا به ایران بازگردند، پروازشان به هر دلیلی با تاخیر مواجه شد. بعد از ساعتها انتظار، کلافگی و سردرگمی زمان پرواز فرارسید و مسافران به سالن خروج هدایت شدند تا سوار هواپیما شوند. در این هنگام یکی از مسافران گویی به گمان انتقامجویی، نگاهی خشمآلود یا تحقیرانه به مأمور سعودی انداخت. همین امر کوچک موجب شد تا به بهانه کم بودن یکی از کارتهای پرواز، تمامی کارت پروازها و پاسپورتهای مسافران مورد بازبینی قرار گیرد و با این ترفند، بیش از سه ساعت دیگر بر تأخیر افزودند. چنین رفتاری از سعودیها البته دفعات دیگر نیز سر زد، اما هر بار به دلیل ضرورتهای دینی و مسایل دیگر، دستاندرکاران چارهای جز سکوت و نادیده گرفتن نمیدیدند که اکنون محل این نوشتار نیست. البته روی دیگر سکه، رفتار ناشایست و انتقامجویانه عرب سعودی بود که با هیچ منطقی سازگاری نداشت، ولی بر کسی پوشیده نیست آن که بر صدر نشسته و قدرت دارد، همیشه برای زورگویی خویش موجهی میتراشد و دیگران باید راه صحیح مقابله را بیابند که قانون تنها راهکار برخورد با چنین رفتارهایی است.
عربستان در تبعیت از سنت انتقام، سابقهای دراز دارد. بر اساس دادههای تاریخی، این سنت جاهلانه، پیش از اسلام تنها راه تعامل آنان با دیگران شمرده میشد. به اذعان همگی یکی از رهاوردهای مهم دیانت اسلامی همین بود که به جای رفتارخودسرانه و انتقامجویانه، قواعد و قوانین معینی را برنشاند و از همگان خواست تا تابع آن عمل نمایند. پیامآور آن، خود بیش از هر کسی به این قاعده تن داد و تخطی از آن را مذموم شمرد. در جریان صلح حدیبیه که به راستی ارزشی به بهای بقای اسلام دارد، وقتی با مشرکین قرارداد صلح بستند، یعنی با همانان که هیچ وجه مشترکی با مسلمانان نداشتند و تا این زمان بیشترین فشارها و سختیها را بر مسلمانان روا داشته بودند و عقل حسابگر نیز حکم میکرد تا به هنگام اقتدار، دمار از روزگارشان درآورند، رسول خدا(ص) به رغم اصرار برخی مبنی بر برخورد با دشمن، به حکم عقل دیناندیش و متعالی، به مفاد پیمان حدیبیه اشاره کرد و فرمودند ما برابر عهدمان عمل میکنیم.
عمل به عهد و قانون در فرهنگ اسلامی شاخص مسلمانی، ارزشمداری و انسانیت به شمار است و هر کس به هر دلیلی پا از حریم عهد و قانون بیرون نهد، از جرگه مسلمانی فاصله میگیرد. با این نگاه و رویکرد، توجیهی برای برخی از رفتارهای انتقامجویانه و ناشایست دستهای که به هر دلیلی، پا از حریم قانون و قاعده بیرون میگذارند، وجود ندارد.
آن چه در باره عرب جاهلی گفته شد، هرگز دامنگیر ایرانی متمدن نشد. ایرانیان چه پیش از اسلام و چه پس از آن، هیچ گاه از روشهای جاهلی و کور بهره نبرده و با این باور بودند که برای احقاق حق، راه صحیح، همراه با صلابت وجود دارد که به حکم دینداری و انصاف باید پیموده شود، چنان که چنین کردند. اما آن چه این روزها در کشور کهنسال ما رخ مینماید، هر چند به ظاهر برای دفاع از مظلوم است، ولی در واقع رفتار نسنجیده و انتقام جویانهای است که نه تنها با اصول اسلامی، ارزشهای انسانی و قوانین بینالمللی نمیسازد، بلکه به شدت در تعارض با منافع ملی، امنیت اجتماعی، عزت بینالمللی و آشکارا ناقض حقوق سیاسی است؛ رفتاری که جامعه را دچار آسیب میسازد و رفع آن هزینههای زیادی دارد؛ هزینهای که پیامد جداییناپذیر انتقام کور است، هر چند ممکن است منافع دسته اندکی را تأمین کند.
لازم است عاقلان دیناندیش و مسئولان تمدناندیش که امروز در رأس قدرتی بزرگ قرار دارند، نه اپوزیسیون نظام، مانع سودجویی این آشوبیان گردند و خود خردمندانه و تابع قوانین به اتخاذ راهکار بپردازند.
عربستان در تبعیت از سنت انتقام، سابقهای دراز دارد. بر اساس دادههای تاریخی، این سنت جاهلانه، پیش از اسلام تنها راه تعامل آنان با دیگران شمرده میشد. به اذعان همگی یکی از رهاوردهای مهم دیانت اسلامی همین بود که به جای رفتارخودسرانه و انتقامجویانه، قواعد و قوانین معینی را برنشاند و از همگان خواست تا تابع آن عمل نمایند. پیامآور آن، خود بیش از هر کسی به این قاعده تن داد و تخطی از آن را مذموم شمرد. در جریان صلح حدیبیه که به راستی ارزشی به بهای بقای اسلام دارد، وقتی با مشرکین قرارداد صلح بستند، یعنی با همانان که هیچ وجه مشترکی با مسلمانان نداشتند و تا این زمان بیشترین فشارها و سختیها را بر مسلمانان روا داشته بودند و عقل حسابگر نیز حکم میکرد تا به هنگام اقتدار، دمار از روزگارشان درآورند، رسول خدا(ص) به رغم اصرار برخی مبنی بر برخورد با دشمن، به حکم عقل دیناندیش و متعالی، به مفاد پیمان حدیبیه اشاره کرد و فرمودند ما برابر عهدمان عمل میکنیم.
عمل به عهد و قانون در فرهنگ اسلامی شاخص مسلمانی، ارزشمداری و انسانیت به شمار است و هر کس به هر دلیلی پا از حریم عهد و قانون بیرون نهد، از جرگه مسلمانی فاصله میگیرد. با این نگاه و رویکرد، توجیهی برای برخی از رفتارهای انتقامجویانه و ناشایست دستهای که به هر دلیلی، پا از حریم قانون و قاعده بیرون میگذارند، وجود ندارد.
آن چه در باره عرب جاهلی گفته شد، هرگز دامنگیر ایرانی متمدن نشد. ایرانیان چه پیش از اسلام و چه پس از آن، هیچ گاه از روشهای جاهلی و کور بهره نبرده و با این باور بودند که برای احقاق حق، راه صحیح، همراه با صلابت وجود دارد که به حکم دینداری و انصاف باید پیموده شود، چنان که چنین کردند. اما آن چه این روزها در کشور کهنسال ما رخ مینماید، هر چند به ظاهر برای دفاع از مظلوم است، ولی در واقع رفتار نسنجیده و انتقام جویانهای است که نه تنها با اصول اسلامی، ارزشهای انسانی و قوانین بینالمللی نمیسازد، بلکه به شدت در تعارض با منافع ملی، امنیت اجتماعی، عزت بینالمللی و آشکارا ناقض حقوق سیاسی است؛ رفتاری که جامعه را دچار آسیب میسازد و رفع آن هزینههای زیادی دارد؛ هزینهای که پیامد جداییناپذیر انتقام کور است، هر چند ممکن است منافع دسته اندکی را تأمین کند.
لازم است عاقلان دیناندیش و مسئولان تمدناندیش که امروز در رأس قدرتی بزرگ قرار دارند، نه اپوزیسیون نظام، مانع سودجویی این آشوبیان گردند و خود خردمندانه و تابع قوانین به اتخاذ راهکار بپردازند.
Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.