صحبتهای ستاره فوتبال ایران درباره مدیران و مربیانی که درصد میگیرند
خداداد عزیزی ستاره فوتبال ایران در دهه هفتاد در مصاحبه با خبرورزشی از فساد در فوتبال گفت.
خداداد عزیزی یکی از چهرههای محبوب و مشهور فوتبال ایران است که بدون ترس و تعارف حرف دلش را به زبان میآورد البته آدمهایی که تخلفی ندارند و به قول معروف حسابشان پاک است، به خودشان اعتماد دارند و به زبان عامیانه آتویی دست کسی ندارند باید هم خیلی راحت حرفشان را به زبان بیاورند. حماسهساز ملبورن، حرفهای تازه و جالبی مطرح کرد که بخشی از این صحبتها را در ادامه میخوانید.
متخلفان باید مجازات شوند
فوتبال در جهان امروز هم عشق است هم صنعت و علم، هم سیاست، فرهنگ و عرصه افتخارآفرینی و صد البته ویژگیهای بزرگ دیگری هم دارد اما متأسفانه در ورزش کشور ما به جولانگاه افراد غیر متخصص، شهرتطلب، ریاکار و دلال تبدیل شده است. ورزش جای پاکیهاست و فساد موجود در ورزش ما بسیار تأسفبرانگیز است. در سالهای گذشته افراد مختلفی بابت فساد موجود در ورزش و به ویژه فوتبال که در چشم مردم است صدمه دیدهاند و با فریاد از مسئولان کشور استمداد طلبیدهاند ولی سالهاست به دلیل تحریمها و سایر مشکلات فرصتی ایجاد نشده تا مسئولان تصمیمگیرنده کشور بتوانند فریادرس فوتبال شوند البته از آنجا که بسیاری از باشگاهها دولتی هستند و مدیران باشگاهها بر اساس ارتباطات دولتی پست و مقامی گرفتهاند نمیتوان از دولتمردان انتظار داشت یقه منصوبان خودشان را بگیرند به همین دلیل معتقد هستم قوه قضاییه میتواند گرهگشای مشکلات این رشته پرطرفدار ورزشی باشد. خیلی صادقانه بگویم به نظر من شخص آیتا… رئیسی میتواند فساد فوتبال ما را حسابی کم کند. مسلماً قوه قضاییه دغدغههای بزرگتری دارد و میدانیم میلیونها پرونده در حال بررسی است اما باید توجه داشته باشیم همین فوتبال چقدر برای مردم کشور اهمیت دارد و میتواند باعث افتخار کشورمان شود. برای حل اساسی مشکلات ورزش کشور نیاز است به صورت کاملاً دقیق عملکرد مدیران باشگاهها و مدیران فدراسیون فوتبال در سالهای گذشته و سال جاری بررسی شود و متخلفان بدون در نظر گرفتن اینکه پدرشان، عمویشان، برادرشان یا سایر اقوامشان چه پست و مقامی دارند یا در استخدام کدام ارگان هستند، مجازات شوند.
آدمهای سفارششده
بعضی از رؤسای فدراسیون فوتبال به دلیل ناتوانی، عدم تخصص یا شاید هم باج دادن جهت باج گرفتن یا باج دادن از روی استیصال صدمات بسیار جبرانناپذیری به فوتبال ایران زدند. یک مثال ساده بزنم؛ کمیته آموزش فدراسیون فوتبال در سالهای گذشته به افرادی مدرک مربیگری داده است که به جای خندهدار بودن اشک دلسوزان فوتبال را درآورده است. در فدراسیون فوتبال مملکت ما حتی داریم مدرسانی که فوتبال بازی نکردهاند. منظور از فوتبال بازی کردن در سطح قابل قبول است نه در کوچه و خیابان. بازیکنان ملی ما سر کلاس مربیگری میروند، میآیند و تعریف میکنند مدرس کلاس را در عمرشان ندیده بودند! در کشوری که این همه بازیکن تراز اول وجود داشته است مدرس کلاس A آسیا نباید یک بازی ملی بزرگسالان در کارنامه داشته باشد؟ سیستم را طوری تعریف و طراحی کردهاند که بازیکنان ملی فرصتی برای سپری کردن دورههای لازم پیدا نکنند تا مثلاً بتوانند مدرس کلاس باشند. یک بازیکن بعد از کنار گذاشتن فوتبال وقتی به کلاس مربیگری برود و ببیند میرشاد ماجدی یا محمد خاکپور یا افشین پیروانی یا مهدی مهدویکیا یا… دارد تدریس میکند با لذت و نهایت دقت پای صحبتهای مدرس کلاس مینشیند. رؤسای فدراسیون آدمهای سفارششده را در پستهای مختلف گنجاندند و متأسفانه میبینیم در همین مملکت حتی قصاب مدرک مربیگری دارد. در جوامع پیشرفته حقوق و ارج و قرب معلمان بیشتر از بسیاری اصناف دیگر است چون معلمان هستند که فرزندان یک جامعه را تربیت میکنند. آیا ما در فوتبالمان معلمان خوب کافی داریم؟
مدیر و مربیانی که از بازیکن درصد میگیرند
در همین فوتبال داریم مدیران و مربیانی که یا از طریق واسطه بازیکنان به صورت جداگانه کسب درآمد میکنند یعنی درصدی از قرارداد بازیکنان به جیب میزنند یا به صورت مستقیم از خود بازیکن پول میگیرند. بیشتر باشگاهها دولتی هستند و مدیر باشگاه حقوق مشخصی دارد و پیش خودش میگوید چطور به عنوان مدیرعامل در یک سال کلاً صد میلیون تومان بگیرم اما هر بازیکن یک یا دو میلیارد تومان دستمزد بگیرد! پس میرود راهش را پیدا میکند؛ مثلاً قرارداد بازیکنان را افزایش میدهد و سهم خودش را برمیدارد. اینها بخشی از فساد رایج در فوتبال است. راه برخورد برکناری یا محرومیت این افراد نیست اینها باید تمام پولهای نادرستی که به دست آوردهاند را پس بدهند و برای تمام عمر از حضور و فعالیت در فوتبال محروم شوند. در گذشته شاهد بودیم متخلفان برای مثلاً دو سال محروم شدند و 50 میلیون هم جریمه شدند. خب رفتهاند و با ایدههای جدید و قدرت بیشتری برگشتهاند! به همین دلیل است که میگویم قوه قضاییه باید بساط این دسته از مدیران را جمع کند چون اینها کانالهای ارتباطی زیادی دارند.
میزان دریدگیها بیشتر شده است
در بحث ساختار فوتبالمان از کشورهایی نظیر استرالیا، کره جنوبی، ژاپن، قطر، امارات، عربستان، چین و… خیلی عقب هستیم، بنابراین اگر موفقیتی در سطح ملی یا باشگاهی حاصل میشود به دلیل استعدادهای ذاتی کشورمان است. حضور پرسپولیس در فینال آسیا به دلیل همین تواناییهای نیروی انسانیمان است وگرنه در بحث لجستیکی نمیتوانیم خودمان را با تعدادی از تیمهای سایر کشورهای آسیا مقایسه کنیم. تماشای بازی فینال آسیا در کنار علی کریمی و مهرداد میناوند البته ارتباط تصویری با مهدی مهدویکیا و پژمان جمشیدی جذاب بود. 3، 4 ساعت را به بهانه بازی فینال آسیا در کنار هم سپری کردیم و در کنار صحبتهای فنی از چاشنی شوخی و خنده هم بهره بردیم. نسل قدیم همچنان حرمتها را حفظ میکنند به عنوان مثال مهرداد میناوند به رغم تصوری که برخیها نسبت به او دارند انسان بسیار خوشقلب، مهربان و با جنبهای است و در واکنش به شوخیها هرگز از دایره حفظ حرمت بزرگتر خارج نمیشود. علی کریمی به رغم صمیمیت زیاد هنوز مرا آقا خداداد صدا میکند. خود من حتی در جریان بازی عابدزاده را احمد آقا صدا میزدم. افشین پیروانی فقط یک سال از من بزرگتر است اما هنوز هم به او آقا افشین یا افشینخان میگویم ولی امروزه شاهد هستیم بعضی از بچهها پدر یا مادرشان را به اسم کوچک مورد خطاب قرار میدهند که البته نمیگویم درست نیست چون هر کسی عقاید خودش را دارد و برایش محترم است ولی از دیدن این حجم بیفرهنگی در فضای مجازی متعجب هستم. کافی است یک نفر بنویسد یا بگوید مثلاً من آب پرتقال دوست دارم دهها یا صدها نفر زیر همان پست فحشهایی مینویسند که من در این سن و سال تازه دارم یاد میگیرم! میخواهم بگویم هر چه داریم جلوتر میرویم میزان دریدگیها بیشتر شده است.
چنین آدمی شده کارشناس داوری
برخی که سن و سالی از آنها گذشته است برای دیده شدن دست به هر کاری میزنند، یعنی اگر اینها را آزاد بگذارند حاضرند در برنامه زنده تلویزیونی تمام لباسهایشان را دربیاورند تا فقط دیده و مشهور شوند یا فالور پیداکنند. در صحنهای که احمد نوراللهی مرتکب خطای پنالتی شد قبل از اینکه داور بخواهد سراغ VAR برود من، علی کریمی و مهرداد میناوند دیدیم احمد پای مهاجم تیم هیوندای را زد و بین خودمان گفتیم ای وای پنالتی شد و شانس آوردیم داور ندید که چند ثانیه بعد داور بازی را متوقف کرد تا صحنه را مجدداً ببیند که بعد از بررسی اعلام پنالتی کرد اما یک ساعت بعد از بازی یک کارشناس داوری مصاحبه کرد و گفت پای احمد نوراللهی اصلاً به بازیکن تیم کرهای برخورد نکرد! یعنی هر قدر چشمهای یک انسان ضعیف باشد و حتی عینک ته استکانی به چشم زده باشد میبیند که پای احمد به پای مهاجم تیم حریف برخورد کرده است. خب چرا این حرف را میزند؟ به نظر من برای دیده شدن! آن وقت چنین آدمی اسم کارشناس داوری هم روی خودش گذشته است.
من مجری نیستم
همه افراد مجبورند لحن صحبت خود را بستگی به محیط تغییر دهند؛ مثلاً خود من زمانی که مشغول صحبت با فرزندانم هستم لحن صحبتم با زمانی که در حال صحبت با همبازیان قدیمیام هستم فرق میکند اما به صورت کلی یک شخصیت دارم. نتوانستم و نخواستم وقتی با کسی که جایگاه بالاتری دارد برخورد بسیار متواضعانه داشته باشم اما به کسی که جایگاه پایینتری دارد زور بگویم یا با لحنی تند صحبت کنم چون به نظرم این ویژگی متعلق به افراد نادرست است. در برنامههای تلویزیونی که به عنوان مهمان یا حتی مجری شرکت کردهام خود خودم بودهام و اصلاً به دنبال این نرفتم که ادا دربیاورم. من همیشه برایم مهم بوده خودم باشم و کسی یا موقعیتی نتواند باعث شود تغییر کنم. مسلماً من هم ویژگیهای بدی دارم که امیدوارم بتوانم آنها را کم کنم. فن بیان من همین است و اصلاً دوست ندارم ادای آدمهای خوب و باکلاس یا باسواد را دربیاورم. دست آدمهای دورو و ریاکار بالاخره یک روز رو میشود.