نبرد علنی ماریو بارگاسیوسا با فیکنیوز آمریکایی
نویسنده معروف پرویی در جدیدترین رمان خود «سالهای سخت» نشان میدهد چطور آمریکا در کشورهای دیگر از اخبار جعلی به نفع خود استفاده میکند.
به گزارش کیوسک تایمز و به نقل از مهر، اخبار جعلی یا فیک نیوز مسلماً اختراع دونالد ترامپ رییسجمهور فعلی ایالات متحده نیست و چند سده است که سیاستمداران از این ابزار به نفع خود استفاده میکنند. ماریو بارگاس یوسا، یکی از آخرین بازماندگان نسل نویسندگان بزرگ آمریکای لاتین، در جدیدترین رمان خود «سالهای سخت» به توصیف یکی از کاربردیترین مجموعه اخبارهای جعلی توسط ایالات متحده میپردازد.
او درباره لحظهای کلیدی در تاریخ آمریکای لاتین مینویسد: شرکت تولید موز یونایتد فروت کمپانی که امروز به عنوان چیکیتا شناخته میشود با کمک سازمان سیآیای و سیاستمداران ارشد آمریکایی با بیرحمی کامل از کشورهای آمریکای مرکزی و کارائیب که به عنوان «جمهوریهای موزفروش» شناخته میشدند، سوءاستفاده کرد. همین شرکت بود که با لابیگری سیآیای و دولت آمریکا باعث شد یک کودتا در گواتمالا شکل بگیرد. کودتایی که منجر به بیرون راندن رییسجمهوری این کشور خاکوبو آربنز که به صورت دموکراتیک انتخاب شدهبود، شد.
آربنز که خواستار اصلاحاتی بزرگ در کشورش بود، میخواست به مبارزه با فلاکت مردم، مخصوصاً مردم بومی گواتمالا برود. بخشی از این مساله شامل مبارزه با انحصار یونایتد فروت کمپانی و اطمینان حاصل کردن از پرداخت مالیات توسط این شرکت میشد.
یوسا در رمانش مینویسد که در گواتمالا، یک دموکراسی میتوانست باعث تهدید شدن منافع ایالات متحده بشود که در نهایت به پایان «جمهوری موزفروشی» منجر میشد.
در نتیجه، این شرکت امپراتوری موزفروشی در همراهی با سیاستمداران آمریکایی و رییس سیآیای آلن دالز و متخصصان روانشناسی گروهی کمپینی هدفگذاریشده از اطلاعات غلط و اخبار جعلی راهاندازی کردند و آربنز را به عنوان یک کمونیست خطرناک به نمایش گذاشتند. این در حالی است که به هیچ وجه رییسجمهور دنبال شرایط سوسیالیستی شدید نبود و یوسا میگوید او میخواست یک «دموکراسی کاپیتالیستی شبیه به ایالات متحده» راهاندازی کند.
در صحنهای از کتاب، آربنز از جان پوریفوی سفیر آمریکا در گواتمالا که قبلاً یک جنگ داخلی در یونان ایجاد کرده بود میپرسد: «فراموش کردی که ما کشوری مستقل هستیم و تو فقط یک سفیر خارجی هستی و سلطان اینجا نیستی؟» دیپلمات آمریکایی در پاسخ فقط میخندد.
البته که استراتژی ایالات متحده جواب داد و بعد از یک کودتای داخلی سازماندهیشده توسط سیآیای، یک دیکتاتوری نظامی در گواتمالا به قدرت رسید. سال ۱۹۶۰ هم آغاز یک جنگ داخلی ۴۰ ساله بود که باعث کشته شدن ۲۰۰ هزار نفر و تبدیل شدن کشوری زیبا به یکی از فقیرترین کشورهای آمریکای لاتین شد.
یوسا داستان این جنگ را تعریف میکند و متقاعد شده که سقوط آربنز یکی از لحظات کلیدی تاریخ آمریکای لاتین است چون از آن موقع به بعد احساسات و نظر جمعی علیه ایالات متحده برگشته است. از سوی دیگر، این مساله تسریعگر ظهور جنبشهای لیبراسیون کمونیستی و روی کار آمدن فیدل کاسترو بوده است.
این نویسنده برنده جایزه نوبل ادبیات آربنز را به عنوان اصلاحگری به تصویر میکشد که حتی کمی خجول و کمحرف هم بود اما به خاطر اصلاحاتی که در مالکیت زمین و دریافت مالیات در کشورش انجام شد، توانست از حمایت اکثریت مردم خود برخوردار شود.
در توصیف شبکه اطلاعات غلط و بازیهای سیاسی راهاندازیشده توسط آمریکا، یوسا همچنین دوباره از رافائل لئونایداس تروخیلو مینویسد، دیکتاتوری بیرحم دومینیکن که در سال ۱۹۶۱ ترور شد. یوسا او را در سال ۲۰۰۰ در مرکز رمان «سور بز» خود قرار داده بود.
یوسا در آثار گسترده خود همواره به مسایل سیاسی و اجتماعی آمریکای لاتین پرداخته و تراژدیهای آن را توصیف کرده است.
این رمان که پاییز پیش به زبان اسپانیایی منتشر شد، ۸ مارس ۲۰۲۰ (اسفند ۱۳۹۸) به زبان انگلیسی و به تازگی در ۴۱۱ صفحه به زبان آلمانی منتشر شده است.